اولادخواجه احرار
اولادخواجه احرار

اولادخواجه احرار

شخصیتها

"زن بودن"

"زن بودن"
هر تکه از وجودت رو پیش مردی جا گذاشتن نیست

برای یک مرد، با تمام وجود بودنه ...

و

" مرد بودن "

اثبات مردانگیت به تمام زنان عالم نیست
برای یک زن، کامل بودنه ..

دعای کوروش

روزی بزرگان ایرانی و مریدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند و ایشان بعد از ایستادن در کنار آتش مقدس اینگونه دعا کردن: خداوندا اهورا مزدا ای بزرگ آفریننده آفریننده این سرزمین بزرگ، سرزمینم و مردمم را از دروغ و دروغگویی به دور بدار بعد از اتمام دعا عده ای در فکر فرو رفتند و از شاه ایران پرسیدند که چرا اینگونه دعا نمودید؟ فرمودند: چه باید می گفتم؟ یکی جواب داد: برای خشکسالی دعا مینمودید؟ کوروش بزرگ فرمودند: برای جلوگیری از خشکسالی ... انبارهای آذوقه وغلات می سازیم دیگری اینگونه سوال نمود: برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید؟ ایشان جواب دادند: قوای نظامی را قوی میسازیم و از مرزها دفاع می کنیم گفتند: برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید؟ پاسخ دادند: نیرو بسیج میکنیم و سدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم و همینگونه سوال کردند و به همین ترتیب جواب شنیدند... تا اینکه یکی پرسید: شاها منظور شما از اینگونه دعا چه بود؟! و کوروش تبسمی نمودند و این گونه جواب دادند: من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم و اقدام نمایم؟ پس بیاییم از کسانی شویم که به راستگویی روی آورند و دروغ را از سرزمینمان دور سازیم... که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین آن دروغ است.

حواجه محموداجراری

ایشان فرزندمرجوم مولاناخواجه محی الدین احراری بودندکه عمری رادرکسوت معلمی به فرزندان این خطه سپری کردند

انسانی شریف ودارای اخلاقی نمونه که متاسفانه دست اجل امروزمورخه 14آبان ماه 1394بنجشنبه دارفانی راوداع گفته ودرمیان اندوه جمعی ازیاران واقوام درخواجه یارشهرخواف مدفون شدند روحشان شاد

عکس های رویایی و شگفت انگیز از دریا و ساحل

بی خیالی

همیشه نمی شود زد به بی خیالی و گفت: تنهـــــــــــا امده ام ٬ تنهـــــــا می روم… یک وقت هایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای… کم می اوری دل وامانده ات یک نفر را می خواهد!

دربیان شخصیت جناب آخوندخواجه محمدطاهرصدیقی

قلم ازبیان وتوصیف شخصیت مرحوم جناب آخوندخواجه محمدطاهرصدیقی اگرخواسته باشدآن راتوصیف کندواقعاعاجزاست

ایشان برای اولین بارنمازجمعه رادربرابادراه اندازی کردندوبه این وسیله مردم رابه خدایشان نزدیکتر نمودند

هنوزهستندافرادی مخلص که نام ایشان راکه میشنوند ازعشق ومحبت وافری که به ایشان دارندناخودآگاه اشکهاازچشمانشان جاری میشودوآهی سردازته دل برمی کشندوجای خالیشان رادراین زمانه بین مردم احساس می کنند

درزیرشعری ازاستادامین الله معروف راکه خالصانه دروصف ایشان سروده اندرامی خوانیم:

آنکه دراوصاف وی فکرسخندان قاصراست

یاداوچندانکه ازوی بگذرددرخاطراست

ذکروصفشان نگنجدهیچگه درشعرمن

باقلم یابازبان کی درتوان شاعراست

اوکه ازیادخدایک لحظه هم غافل نبود

صدق گفتارمن ازتاییدمردم ظاهر است

عابدشب بودوزاهددرتمام روزها

درچنان وضعی چنین شخصی وجودش نادراست

حامی دین بودومردم راباحلم ووقار

آنچه ازوی برزبان آیدنه حرف آخراست

سینه اش دریای علم وقلب اوبحری زحلم

بی شک این الطاف ارزانی زحی قادراست

هیچ سایل بی جواب ازمحضرشان برنگشت

بهرپرسش هرکه آندم درحضورش حاضراست

لطف یزدان باددرحال وهردم یاراو

رحمت حق همچنان برمرقدشان ناظراست

آنچه درباره اش گفتیم اگردانی که کیست

عالمی داناوباهمت محمدطاهراست

رهبری داناوبیناآگه ازهرمطلبی

چشم هربیننده ای دراین حقیقت باصراست

گرزهردرمطلبی آمدزهرسودرمیان

دیگران گفتنداودرهرامری ماهراست

هدیه ناچیزمعروف است ازاوکن قبول

زانکه اوزین موهبت هردم خداراشاکراست