اولادخواجه احرار
اولادخواجه احرار

اولادخواجه احرار

شخصیتها

سیزدهم فروردین 1361روزوفات حاجی خواجه محمدعثمان عثمانی


  


اولیاء خدالحظه مرگ خودرامی دانند

ساعت نه ونیم صبح است حال حاجی خوش نیست پدرم دکتر قمری رابرای معاینه می آورندوی میگوید:

قلبشان خوب کارنمی کندبه سنگان می روندتادکتربهداری رابیاورنددرهمین حین همسرایشان آمده ومی گوید:

آیامیل به آب یاچای داریدحاجی می گوید:من رابه حالم بگذارواذیت نکن چون روحم درحال پروازکردن است

شخصی ازاهالی دراین لحظه به دیدنشان می آیدحاجی به وی می گوید:فلانی به اعمال ونمازهایت زیادمغرورنشوکه شایدلحظه مرگ شیطان تورابفریبدبه لطف خداونظراولیا متوسل شوکه درآن لحظه هولناک بتوانی ایمان خودرابرای آن دنیانگه داری

برایت قصه ای رانقل کنم که بدانی عالم ترین انسانها هم لحظه مرگ ازمکر وفریب شیطان درامان نیستند

وحاجی درآن لحظه جان دادن که روح به قفسه سینه ایشان آمده بوداین گونه این قصه رابیان داشتند:

کمک خواجه احراربه امام فخرالدین رازی درلحظه مرگش

فرمودند که خواجه احرار<خواجه عبیدالله احرارمشهوربه احرارولی ازاولادابوبکرصدیق یکی ازاولیاءبزرگ زمان خودبودکه درسمرقندساکن بودندومریدخواجه بهاءالدین نقشبندمی باشند>  

ایشان روزی درجمع مریدان وضومی گرفتند ناگهان آفتابه دستشان رابه زمین زدند وفرمودند:

ایشان روزی درجمع مریدان وضومی گرفتند ناگهان آفتابه دستشان رابه زمین زدند وفرمودند:

بگومن بدون دلیل خدارامی شناسم

مریدان ازاین حرکت شیخ درتعجب فرورفتندکه شیخ باکی صحبت فرمودنددرحالی که اینجا کسی نبود

بعدازاتمام وضوازشیخ پرسیدند

که ای خواجه باچه کسی صحبت داشتیدخواجه احرارفرمودند:

این لحظه زمان مرگ امام فخررازی رسیده بودونزدیک بودایمانش راشیطان غارت کندامام فخررازی عالمی بودکه وقتی برروی منبرمی رفت کافرانی که ازآنجاردمی شدندسخنانش چنان تاثیرروی آنان می گذاشت که فوراایمان می آوردندایشان بعدازخودتفسیرگرانبهای قرآن راازخود به جای گذاشتندوباهزاردلیل درخداشناسی وجودخدارااثبات می کردندلحظه مرگ ایشان که فرارسیدشیطان آمدوگفت خدارابرایم اثبات کن هردلیلرا که امام فخربیان کردهمه راردکردنزدیک بودامام فخرایمان خودرابه شیطان بفروشدکه من به دادش رسیدم وبه وی گفتم بگومن خدارابدون دلیل میشناسم

پس دست دردامان اولیاءخدازنید تاخداوندزمان مرگ شماراکمک کند

داستان راکه حاجی تمام کردندناگهان نفس حاجی تنگ شدوگفتند اشهدان لااله الااللهواشهدان محمدرسول الله وجان به جان آفرین تسلیم کردند

این بودمرگ یکی ازاولیاءخدا.....

ساعت دوبعدازظهرایشان راروی تخه تن شوی گذاشتیم وبرادربزرگشان خواجه محمدعمروخواجه علیشاه و واستاشیرمحمدگلزاری ایشان راشستندجنازه رابرداشتندجمعیت زیادی گردآمده بودندتابوت راپشت باغ شیخ صفاءالدین گذاشتند ومرحوم جناب آخوندحسنی ازسنگان باتلاوت این آیه:کل نفس ذاءق الموت آیه وماخلقت الن والانس سخنرانی خودراشروع کرد

ساعت چهاربعدازظهرنمازجنازه توسط مرحوم جناب مولاناخواجه شمس الدین مطهری اقامه شدخداوندایشان رابیامرزد وهمه ماراعاقبت به خیربگردندآمین

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.