خواجه ابونصرمعزز

ایشان یکی دیگرازخواجه های احرارندکه دربرآبادزندگی می کردندوسی سال پیش فوت نمودند

وی برادرجناب آخوندخواجه نظرمحمدهستندایشان درزندگی خودبسیارزاهدوراستگوبود

پسرایشان خواجه ایوب امروزساکن برآبادندکه باعزت زندگی میکنندروانش شاد

حاج خواجه محمدعثمان عثمانی حامی فقیران

آنزمانی که فقر وبی سوادی برجامعه حکم فرمابود وستمکاران زمانه هرظلمی رابرمردم روامی داشتند

خداوندایشان رادرمیان مردم پیداکردتادست مردم فقیررابکیرد ونگذاردزیرچکمه های ظلم زمانه له شوند

هنوزپیرمردان وپیرزنانی هستند که یاد آن مرحوم وقتی می شوداشکهاازچشمانشان جاری میشود وازته دل برایشان دعای رحمت می فرستند

خدایش رحمت کند

جناب آخوندحضرت خواجه محمدعمرصدیقی

ایشان فرزندمرحوم خواجه محمدطاهرفرزندافقه الفقهاونتیجه المشایخ العظام خواجه محمدمیرک هستندکه دربرآبادبدنیا آمدندودرخاندان مطهرتربیت دینی ومعنوی ایشان شکل گرفت

ازنظرشمایل ظاهری فردی قوی هیکل باچهره ای نورانی وبسیارباجبروت که هربیننده ای راتحت تاثیر قرارمی دادبودند

 

درمحضرولی خدا حاج خواجه محمدسعیدجان

درمحضرولی خدا حاج خواجه محمدسعیدجان

یکی ازعادتهای خوب آن مرحوم این بودکه مهمان رابسیار دوست می داشت مریدان آن حضرت ازخواف گرفته تاتایباد وباخرز وتربت جام زمانی که ایشان درده حضورداشتند به دیدن ایشان می آمدندشاید گاهی درروزهفتاد نفرمهمان داشتند

 

درمحضردوستان خداخواجه شهاب الدین ابدالی

بیست سالم بودبامرحوم پدرم به دیدن ایشان ملا خواجه شهاب الدین رفتیم

تازه منبررفتن رایادگرفته بودم وقتی نشستیم بعدازچندلحظه آن مرحوم رفتندوکتابی که فارسی بودباچاپ سنگی ودرآن داستان درخصوص نمازوارکان اسلام ومسایل اخلاقی بودبه من هدیه دادند

این کتاب راسالهای سال استفاده می کردم با این کارآن مرحوم خیلی تشویق شدم

خصوصیت بسیارجالبی که این مرحوم داشت پایبندی ایشان برصله رحم بودامکان نداشت که درهفته ای یکبارازاقوام دیدن نفرمایند

برای بچه های کوچک هدیه ای داشتندومعمولاآن یک اسکناس نوتانخورده بود

وآنگاه که ازاقوام ویادوستان کسی وفات می کردازلحظه اول تاتمام شدن تعذیه سرمجلس حاضربودند

خداوندمارابرراه این بزرگواران بداردآمین